در هامش گونه های من ، اشک نوشت:
– می بارم تا خلوت تو خیس شود
در گوشه لب های نمک اندودت
یک لحظه عاشقانه تاسیس شود
هر چند شب است ، گفته ام بر بالت
پرواز ، به رسم عشق تدریس شود
از آن همه واژه ای که اینجا کوت است
در محضر انس ، آه قدیس شود
مهتاب ، نوشته های اشکم را خواند
لو رفت تمام رازهای من و اشک
۱۷فروردین۱۳۹۲
اندیشه خود را به یادگار بگذارید