ابر بر سر شهر است
اما نمی بارد
و بغض آسمان
قرن هاست
وا نشده است
و هوا
واژگونه است
و آلودگی هوا
کشنده
زمین
اسیر خشکسالی است
درخت می میرد
و رود
از حرکت باز مانده است
و هوا گرم است
و امید سرد
ببار ای حضرت باران
قنات اندیشه ی من
دارد می میرد
و سفره ی آب زیر زمینی من
از فاضلاب ملیجک ها
آلوده شده است
ببار
انظر الینا نظره رحیمه…
اندیشه خود را به یادگار بگذارید